سلام
یادداشت زیر نظریست که برای شعر آزاد یکی از دوستانم ُ یکی گذاشته بود. نمی دونم کی/
چون خوشم اومد گذاشتم اینجا
خیلی تصادفی وبلاگ شما را دیدم و چون تقریباَ شما را میشناسم نتوانستم بی تفاوت و خنثی باشم. در طبیعت یک قانون وجود دارد که شکل کم تراکم هر چیزی در به در،در هستی به دنبال جذب شکل پرتراکم خود میگردد
میخواهم این را بگم که شرایط،رویداد،وقایع،وانسان هایی که در مسیر ما قرار میگیرند شکل پرتراکم تفکرات ما هستند. هیچ فکر کرده اید چه جوری در عالمی که6.5 میلیارد نفر زندگی میکند چند نفر دوستان من شدند شانسی؟نخیر
مولوی میگوید:
ای بسا عیبی که بینی در کسان خوی تو باشد در آنها ای فلان
اندر ایشان تافته هستی تو از نفاق و ظلم و بد مستی تو
چه بسا این گیری که به ادمهای دور وبرت می دهی، گیر خودت باشه رفقای ما خود ما هستند در تراکم بالاتر
اصلا شانس و اتفاق وجود نداردفکر ماست که بر هاله های انرژی ما سوار میشود و هاله های انرژی اتفاقات اطراف ما را رقم میزند. لذا اگر موضوعی شما را رنج میدهد که اینقدر منفی فکر میکنی مطمئن باش که ریشه آن در خودت شاید به شکل کم رنگ وجود دارد.
یک توصیه هم برات دارم که خودم سعی کردم آنرا به کار ببندم ، بیشتر مردم چیزها را همانطور که هست میبینند و میگویند چرا؟ولی من چیزهایی را که نبودند در رویای خود میبینم و میپرسم چرا نه؟از خودت سوالهای باحال بپرس و به دنبال پاسخهای جانانه باش .ذهنت را از اندیشه های منفی تخلیه کن تا به آرامش برسی تدبیر زندگی را به دست بگیری و زندگی را به سمت رودهای خروشان هدایت کنی خودت را به آب باریکه دلخوش نکن این ما هستیم که تعیین میکنیم چه خبر باشد نه اینکه ما را در قالبی گذاشتند و اختیار نداریم......
چرخ در گردش اسیر هوش ماست
باده در جوشش گدای جوش ماست
قالب از ما هست شد،نی ما ازاو
باده از ما مست شد، نی ما از او